فریاد یک معلم از زاهدان: «دانشآموزان ما درس فقر میخوانند، نه علم!»
در حالیکه مهر، ماه آغاز سال تحصیلی، برای بسیاری از کودکان جهان نماد شور و امید است، در ایرانِ تحت حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی، برای هزاران دانشآموز بهویژه در سیستان و بلوچستان، آغاز فصل شرم حکومت از فقر و بیعدالتی است.
یکی از معلمان دلسوز مقطع دبیرستان در زاهدان در سخنانی تکاندهنده از فقر آموزشی و معیشتی دانشآموزان سخن گفته است: او میگوید خانوادههای زیادی توان پرداخت شهریه مدارس را ندارند، حتی خرید کتاب و دفتر برای بسیاری ممکن نیست، و شماری از دانشآموزان ناچارند پس از مقطع راهنمایی ترک تحصیل کرده و برای تأمین هزینههای خانواده به کارگری روی بیاورند.
این معلم میپرسد: «مگر نه اینکه تأمین آموزش رایگان وظیفهی حکومت است؟ چرا باید فقر و بیکفایتی مسئولان، آیندهی کودکان این سرزمین را بسوزاند؟»
در حالیکه میلیاردها تومان از بودجه کشور صرف نهادهای تبلیغاتی، مذهبی و نظامی میشود، مدارس مناطق محروم همچنان بیسقف، بیمعلم و بیامید باقی ماندهاند. دانشآموزان در بسیاری از نقاط کشور در کلاسهایی درس میخوانند که بیشتر به پناهگاه شبیهاند تا مدرسه.
این روایت زاهدان تنها یک نمونه نیست؛ صدای هزاران معلمی است که سالهاست میبینند چگونه دانش در ایران به کالایی لوکس بدل شده و آموزش عمومی، قربانی فساد، رانت و بیکفایتی ساختاری حکومت است.
در کشوری که کودکانش دفتر ندارند، اما سردمدارانش از «تمدن نوین اسلامی» میگویند، فاجعه تنها در کلاسهای خاکی زاهدان نیست — در ذهن و وجدان حاکمانی است که درس انسانیت را هرگز نیاموختهاند.


