.
گونش نیوز: ورشکستگی بانک آینده نه فقط یک بحران مالی ساده، بلکه نمادی از فساد سیستمیک و رانتخواری در اقتصاد ایران است. این بانک، که از ادغام چند نهاد مالی از جمله بانک تات شکل گرفت، با وعده سودهای نجومی سپردههای مردم را جذب کرد و وامهای کلان به پروژههایی مانند ایرانمال و سایر طرحهای وابسته اختصاص داد. بازگشت این وامها تقریباً صفر بود و میلیونها سرمایهگذار و سپردهگذار، از پسانداز خود بیبهره ماندند.
آنچه ماجرا را پیچیدهتر میکند، وابستگی آشکار بانک آینده به شبکه گروههای پرنفوذ سیاسی-اقتصادی در کشور است. گزارشهای میدانی و شبکههای اجتماعی نشان میدهد که منابع و وامهای این بانک نه برای توسعه واقعی اقتصاد، بلکه برای تامین شبکههای مالی خاص و منافع گروهی محدود به کار گرفته شده است. به عبارت دیگر، سپردههای مردم به نوعی «تأمین مالی شبکه سیاسی و اقتصادی ویژه» تبدیل شد، بدون هیچ تضمین و شفافیتی برای بازگشت سرمایه.
نتیجه این سیاستها، بدهی هنگفت حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی بانک آینده به بانک مرکزی و افزایش بیسابقه پایه پولی بود؛ روندی که تورم افسارگسیخته بالای ۴۰ درصد، گرانی مسکن، خوراک و اجاره را به دنبال داشت. شهروندان سادهترین اثرات این رانت و سوءمدیریت را در زندگی روزمره خود لمس کردند، در حالی که ثروتهای هنگفت به جیب اقلیتی محدود رفت.
بانک آینده امروز نماد رانتخواری و فساد اقتصادی سیستم است؛ جایی که تصمیمهای مالی نه بر اساس منطق اقتصادی، بلکه بر اساس روابط و منافع شخصی گرفته میشود. از دست رفتن سپردههای مردم، بازتاب مستقیم ناکارآمدی و عدم شفافیت است. ایرانمال و پروژههای مشابه، ساخته شده با پول عمومی، اکنون شاهدی بر این است که چگونه رانت و فساد میتواند زندگی میلیونها نفر را تحت فشار قرار دهد.
این داستان، فراتر از یک بحران بانکی است؛ تصویری واقعی از اقتصادی که در آن سیاست و رانت بر سرمایه و زندگی مردم چیره میشود، و مردم هر روز هزینه بیعدالتی و فساد را میپردازند. بانک آینده، با ورشکستگی و دود شدن سرمایههای مردم، زنگ خطری است برای شفافیت و اصلاحات عمیق در سیستم بانکی ایران.



